یاد داشت روز مهدی احمدوند

بیست و چهار مهر
اولین اجرای من و آخرین اجرای مرتضی
از فشار زیاد وقتی "یکی هست" و خوند فکر کردم داره گریه میکنه وقتی نگاش کردم دیدم داره میخنده . از خستگیش بود
بهش گفتم خسته ای برو استراحت کن نیازی نیست بیای بشینیا ما همینجوری قبولت داریم.
گفت ای بابا شما پنجاه بار اومدی کنسرت ما یه بارم ما میایم حالا چی میشه مگه.
آقا چهل و نه تا کنسرت به ما بدهکاری کجا رفتی ؟


http://s5.picofile.com/file/8160288218/Mehdi_And_Morteza.jpg




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 8 دی 1393برچسب:, | 9:40 بعد از ظهر | نویسنده : محمّدامین کیالها |